خراب کاری های آرشا
عزیزکم داری هر روز بزرگتر میشی و داناتر و کنجکاوتر! وقتی نگات میکنم باورم نمی شه که تو همون آرشا کوچولویی هستی که موقع شیر خوردن چونت اونقدر ناز میلرزید... خدایا... چه زود دارن این روزا میگذرن!!! دارم نهایت سعیمو میکنم که قدر این روزا رو بدونم و نذارم که خستگی جلوی لذت بردن از بزرگ شدن فرزندمو ازم بگیره امااااااااااا آخه مامان خیلی شیطون شدی و گاهی دیگه کم میارم و بابا که میاد کلی گله میکنم و مینالم اول از خراب کاریهات بگم: اول از همه که اینقدر این ریموت تی وی بدبخت رو میبری و صاف میکوبی رو سرامیک که یه مدت بود همش از توش صدای تق تق میومد و بعدش کلا از کار افتاد وقتی بابا برد داد برای تعمیر گفت بازش که کردن...
نویسنده :
مامان آرشا
10:08